مي نويسم به گماني كه مي خواني ،به خيال آنكه مي فهمي
مي نويسم با خيال اينكه به دستت مي رسد
وتوتك تك جملات آن را از بهر خواهي كرد
شب به شب با خود زمزمه خواهي كرد وخواهي گفت : آه با من بود
ومن هرشب به فكر خود مي خندم كه هنوز خيال خام مي پرورانم
باورم نيست ، باورم نيست كه تو مرا همچنان نمي خواهي