کاش آسمان حرف کویر را میفهمید و اشک خود را نثار گونه های خشک او میکرد
کاش واژه حقیقت آن قدر با لب ها صمیمی بود که برای بیان کردنش به شهامت نیازی نبود
کاش دلها آن قدر خالص بود که دعاها قبل از پایین آمدن دست ها مستجاب می شد
کاش شمع، حقیقت محبت را در تقلای بال پر سوز پروانه میدید و او را باور می کرد
کاش مهتاب با کوچه های تاریک شب آشنا بود
کاش بهار آن قدر مهربان بود که باغ را به دست خزان نمی داد
کاش فریاد آن قدر بی صدا بود که حرمت سکوت را نمی شکست
کاش در قاموس غصه ها ، شکوه لبخند در معنی داغ اشک گم نمی شد
و بالاخره کاش مرگ معنی عاطفه را می فهمید و جدایی را رقم نمی زد...
درباره خودم
لوگوی وبلاگ
منوی اصلی
صفحه نخست
پست الکترونیک
صفحه ی مشخصات
خانگی سازی
ذخیره کردن صفحه
اضافه به علاقه مندیها
نوشته های پیشین
پاییز 1387
تابستان 1387 بهار 1387 زمستان 1386 بهار 1386 زمستان 1385 زمستان 1387 بهار 1388 تابستان 1388 پاییز 1388 زمستان 1388 بهار 1389 بهار 89 پاییز 89 بهار 90 زمستان 90 لوگوی دوستان
لینک دوستان
عاشق آسمونی .: شهر عشق :. مذهب عشق پندار نیک دنیای واقعی ::::: نـو ر و ز ::::: حــضــرتــ تــنــهــایــ بــهــ هــمــ ریــخــتــهــ.... آمار وبلاگ
بازدید امروز :71
بازدید دیروز :212 مجموع بازدیدها : 261977 خبر نامه
موسیقی وبلاگ
جستجو در وبلاگ
|