« ... روزی کسی به من مهر می ورزید . من از زندگی و دنیا به واسطه ی این عشق ، نجات یافتم . به نظرم رسید این همان نوری بود که از کودکی جستجو می کردم . ناگهان یک نفر تمامی نورها را یک جا جمع و به من پیشکش کرد . چنین بود که دست بر قلب عریان زندگی نهادم . حاضر بودم تمام کتابها ، حتا کتاب آینده ام نابود شود مگر این جمله : " ایمان داشته باشیم که یک روز و فقط یک روز دوست مان خواهند داشت و آن پرواز مشخص قلب در روشنایی است ... " شاید بتوانند همه دارایی ام را از من بربایند اما امکان ندارد این جمله را که همچون کتابهایم ، در جان خود نگاشته ام از من برگیرند ...»
شبا به امید چشات چشمامو رو هم می زارم
شاید توی خوابم بیای بشه باهات حرف بزنم
چشام شبا بارونیه به التماسه اون چشات
هی التماست می کنم . فقط برای یک نگاه
حالا دیگه چرخ فلک نمی چرخه به کام من
چه کار کنم . عاشقتم . اینه فقط گناه من
حالا حتی نبودنت برام یه دنیا بودنه
خیال نکن دروغ می گم . اشکام گواه حرفمه
خیال نکن میشه بری یه روزی از خاطر من
می خوام بازم بهت بگم : عاشقتم اینه فقط گناه من
رسید نغمـه ی عشق تـوجـا ودا نــه به گوشــم چومژده یی که درآید به گوش جان زسروشـم چو تشنـه یی کـه بیـا بــد سـرآ ب آ ب حیا ت نبـود تا ب و توانـم که شهـد عشـق ننوشم توبا تـرا وش خـا مـه ، نوای عشق سـرو دی من ا ز شــرا ر ه ی عشقت هنوز د رجوشـم ازآن خوشم کـه فتا د م به د ا م زلف کمنـد ت نشـا ط عشق وجنون را به عا لمی نفروشـم چو رنگ چهـره خبــرمیـدهــد ز سِـّـر درونم چگونــه هست میسـر که سِـّـر عشق بپوشــم همیشــه د رنظـرم هستـی ا ی نگا ر یگا نــه نگـاه گـرم تـوهـرگـزنشـد فـرا مـو شــم چنان بـه غمزه ی مستـا نـه بـرده یی دل را که ازشرا رنگا هـت هنـوز مـدهــو شــم اگـر چـه عقـل نهیـبـم زنـد بـه راه سـلا مت من آن نیم کـه توا نم که پندعقل نیوشـم گمان مـدا ر کــه بیمـم بود زطعـن رقیبـا ن چوشهـدعشق چشـیـد م بـه راه عقل نکوشـم بیـا شبی تـو بـه با لین خفته ام، بنگـــر که باخیال تو همبستر و هـم آ غـو شــم اگـرکـه پــرتــو حُسنت نبـود منظــرچشـمـم نمیرسید به عـا لم نـدای جوش و خـروشـم
رسید نغمـه ی عشق تـوجـا ودا نــه به گوشــم چومژده یی که درآید به گوش جان زسروشـم چو تشنـه یی کـه بیـا بــد سـرآ ب آ ب حیا ت نبـود تا ب و توانـم که شهـد عشـق ننوشم توبا تـرا وش خـا مـه ، نوای عشق سـرو دی من ا ز شــرا ر ه ی عشقت هنوز د رجوشـم ازآن خوشم کـه فتا د م به د ا م زلف کمنـد ت نشـا ط عشق وجنون را به عا لمی نفروشـم چو رنگ چهـره خبــرمیـدهــد ز سِـّـر درونم چگونــه هست میسـر که سِـّـر عشق بپوشــم همیشــه د رنظـرم هستـی ا ی نگا ر یگا نــه نگـاه گـرم تـوهـرگـزنشـد فـرا مـو شــم چنان بـه غمزه ی مستـا نـه بـرده یی دل را که ازشرا رنگا هـت هنـوز مـدهــو شــم اگـر چـه عقـل نهیـبـم زنـد بـه راه سـلا مت من آن نیم کـه توا نم که پندعقل نیوشـم گمان مـدا ر کــه بیمـم بود زطعـن رقیبـا ن چوشهـدعشق چشـیـد م بـه راه عقل نکوشـم بیـا شبی تـو بـه با لین خفته ام، بنگـــر که باخیال تو همبستر و هـم آ غـو شــم اگـرکـه پــرتــو حُسنت نبـود منظــرچشـمـم نمیرسید به عـا لم نـدای جوش و خـروشـم
در شب تردید من، برگ نگاه! می روی با موج خاموشی کجا؟ ریشه ام از هوشیاری خورده آب: من کجا، خاک فراموشی کجا دور بود از سبزه زار رنگ ها زورق بستر فراز موج خواب. پرتویی آیینه را لبریز کرد: طرح من آلوده شد با آفتاب. اندهی خم شد فراز شط نور: چشم من در آب می بیند مرا. سایه ی ترسی به راه لغزید و رفت. جویباری خواب می بیند مرا. در نسیم لغزشی رفتم به راه، راه، نقش پای من از یاد برد. سرگذشت من به لب ها ره نیافت: ریگ باد آورده ای را باد برد. |
در شب تردید من، برگ نگاه! می روی با موج خاموشی کجا؟ ریشه ام از هوشیاری خورده آب: من کجا، خاک فراموشی کجا دور بود از سبزه زار رنگ ها زورق بستر فراز موج خواب. پرتویی آیینه را لبریز کرد: طرح من آلوده شد با آفتاب. اندهی خم شد فراز شط نور: چشم من در آب می بیند مرا. سایه ی ترسی به راه لغزید و رفت. جویباری خواب می بیند مرا. در نسیم لغزشی رفتم به راه، راه، نقش پای من از یاد برد. سرگذشت من به لب ها ره نیافت: ریگ باد آورده ای را باد برد. |
لحظة گمشده (sohrab)
| ||
![]() | ![]() |
خواب تلخ (sohrab)
| ||
![]() | ![]() |
در قیر شب (sohrab)
| ||
![]() | ![]() |
در گلستانه (sohrab)
| ||
![]() | ![]() |
درباره خودم
لوگوی وبلاگ
منوی اصلی
صفحه نخست
پست الکترونیک
صفحه ی مشخصات
خانگی سازی
ذخیره کردن صفحه
اضافه به علاقه مندیها
نوشته های پیشین
پاییز 1387
تابستان 1387 بهار 1387 زمستان 1386 بهار 1386 زمستان 1385 زمستان 1387 بهار 1388 تابستان 1388 پاییز 1388 زمستان 1388 بهار 1389 بهار 89 پاییز 89 بهار 90 زمستان 90 لوگوی دوستان
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() لینک دوستان
عاشق آسمونی .: شهر عشق :. مذهب عشق پندار نیک دنیای واقعی ::::: نـو ر و ز ::::: حــضــرتــ تــنــهــایــ بــهــ هــمــ ریــخــتــهــ.... آمار وبلاگ
بازدید امروز :37
بازدید دیروز :37 مجموع بازدیدها : 263750 خبر نامه
موسیقی وبلاگ
جستجو در وبلاگ
![]() |